فکر کن بری سوریه
دل نوشتہ?│
فڪر ڪن برے سوریہ
به همه بگےفردا میرم پیش بےبے
بری تو صحن
پرچم یا عباس
سربند ڪلنا عباسڪ یا زینب
برےتو حرم رو به روے ضریح
دست تو بزارے رو قلبت با زبون بے زبونےبگی ،
خانوم جات اینجاست اونجا چیڪار میڪنین
بگے خانوم اجازه میدین برم دفاع ڪنم از حرمتون؟!
بعد،
یه پلاڪ،
یه لباس ارتشے
یه ڪلاشینکف،
یه ڪلت
یه ڪلش،
یه بیابون
بیابون بهشت
پشتت یه گنبد?
انگار خانوم داره نگات میڪنه
خانوم نگات میڪنه
حس میڪنی ڪنارته
بهت افتخار میڪنه بهت لبخند میزنه،
یه نگاه به پشت سرت به پرچم یا عباس میندازے،
میگے ارباب تا اسم شما رو گنبد هست،
مگه ڪسی میتونه به حرم چپ نگاه کنه؟
خم شے بند پوتینتو سفت میڪنی،
سربندتو سفت میڪنی،
ڪلشتو سفت میچسبے،
ڪلشتو میگیرے میگے یا عباس
بعد از اینڪه چندتا داعشے حرومے رو به هلاڪت رسوندے
ببینے یه ضربه خورده به قلبت
قلبت شروع میڪنه به سوختن
از خون دستت میفهمےمجروح شدے،
میگی بےبےببخشید شرمندم?
دیگه توان ندارم
دوستات جمع شن دورت نفسات به شمارش میوفته
چشمات تار میبینه
بی بی بیاد بالا سرت برا شفاعت
خون زیادی ازت رفته
دوستات پاهاتو بلند ڪنن تا خون به مغزت برسه،
اما میگی پاهامو بذارین زمین سرمو بلند ڪنین…
بی بی اومده میخوام بهش سلام بدم?
چند دقیقه بعد چشماتو ببندی
چند روز بعد به خانوادت خبر بدن شھیــد شدے…….
عجب رویایے?
#التماس_دعا
?اللهم الرزقنا شهادت فی سبیلڪ بحق بی بی زینب?