غزل امام زمان
24 مهر 1395 توسط كبري سهندي
غزل امام زمان علیه السلام
????از بس که ریخت شب به شب اشک زلال ما
یوم العزا شده همه ایام سال ما
????عاشق نگشته ای که ببینی چه میکشیم
پروانه شو ، بسوز ، رسی تا به حال ما
????غرق بلا شدیم ز روزی که با ولا
نقشی کشیده اند به روی جمال ما
????نعمت هر آنچه هست ، گوارای جان دوست
این اشک و سوز و زمزمه رزق حلال ما
????عقده شده پریدن تا کوی تو به دل
زنجیر بسته داغ فراقت به بال ما
????نقص مرا تو با نظر خود علاج کن
بسته به یک نگاه تو باشد کمال ما
????تا زنده ایم وقت زیارت به ما بده
تا دیرتر نگشته زمان وصال ما
????از هر چه هست و نیست به عالم ، هزار شکر
خاک عبای یوسف زهراست مال ما
رضا رسول زاده